#دین_و_مذهب #دنیا_و_آخرت

#داستان_شب
#دعای_پیامبر_برای_درخت_خشکیده.

چون #پيامبر_صلوات_الله_علیه_و_سلّم از مكه به #مدينه تشريف آوردند در آن مكان درخت خرمايی بود كه خشكيده بود آن حضرت هنگام موعظه كردن به آن درخت تكيه می‌كردند، روزی حضرت به اصحاب فرمودند: جائی را بسازيد تا تكيه‌ام بر آن باشد و در آنجا بنشينم. اصحاب منبری ساختند به سه پله، حضرت بالای #منبر نشستند، چون حضرت #خطبه می‌خواندند، ناله‌ای از آن چوب خشك كه اول تكيه گاه آن حضرت بود بلند شد مثل شترى كه براى بچه‌اش می‌نالد آن درخت خشك ناليد، همه مسلمان‌هایی كه حاضر بودند شنيدند و همه به گريه درآمدند.
#رسول_اكرم_صلى_الله_عليه_و_آله خطاب به درخت فرمود: ای چوب ضعيفم و نمی‌توانم بر پا بايستم اكنون چه می‌خواهی؛ اگر می‌خواهی دعا كنم تا حق تعالی تو را تازه و تر گرداند و تا #قيامت تازه بمانی و مسلمانان از تو ميوه بخورند و اگر می‌خواهی درختی باشی در #بهشت.
درخت گفت: #يا_رسول_الله #دنيا_را_نمیخواهم چون #دوامی_ندارد، بهشت را می‌خواهم كه ملك جاويدانی است و هرگز #زوال_ندارد تا دوستان خدا از من ميوه تناول كنند. رسول اكرم(ص) باز به منبر تشريف بردند و دعا كردند پس فرمودند: ای ياران اين چوبی بود كه نه او را #ثواب است و نه #عقاب ولی آن جهان را به اين جهان میگزيند.
[#قاضی_عیاض در #کتاب_شفا جزء اول ص ۳۰۴]

اینستاگرام:
https://www.instagram.com/p/CWILrtosTIG/?utm_medium=share_sheet
کانال تلگرام:
@montazer_mm